همنت رویدادی هست که باهاش سراغ مسالههایی میرویم که یک فرد یا گروه مشخصی میخوان حل بشه و برای حل اونها به کمک آدمهای باهوش و پاکار احتیاج دارن، پس در درجه اول یک المپیاد حل مسالههای واقعی و پیچیده ست.
یک جور کمپین هم هست یعنی ما دسته جمعی تلاشمون رو میگذاریم پشت یه مساله ای تا حل شه.
چون می خواهیم مطمئن شیم راه حلی که گفتیم کارآمد هست، وصلش کردیم به داستان کسب وکار…
هر جا مساله ای حل میشه، ارزش تولید میشه و اگر این ارزش را بندازیم تو یک سیکلی که تکرارپذیر باشه و باز تولید بشه خیلی وقتها کارآفرینی اتفاق می افته.
هم نت مسأله هاش رو از کجا پیدا میکنه؟
از همه جا… از دل صنایع بزرگ و کوچیک، از کسب و کارهای مبتنی برICT، از کسب و کارهایی که بچههای علوم انسانی باید توش کمک کنند و نمیتونند راه اندازیش کنند، و از دل روستا…
تو همنت چه اتفاقی می افته؟
ما از قبل مسأله ها رو تا حدی شناسایی میکنیم و ته و توشون رو در میاریم
سعی میکنیم ببینیم قبل از ما کیا قصد داشتند حلش کنند و کمی موفق، یا ناموفق شدند
هم تجربههای ملی و هم بین المللی را در میاریم
بعد توانمندیهای لازم برای حل مسئلهها رو میشمریم و بعضیهاشون رو که معمولاً تو دانشگاه یاد ما نمی دند رو جدا میکنیم و سعی میکنیم آدمهای اینکاره و کاربلد برای اینکه یادمون بدند رو پیدا کنیم
بعد در یک مهمانی بعدازظهر با حضور کاربلدها با مسائل آشنا میشیم (این آشنایی از زبان آدمِ صاحب مساله اتفاق می افته)
بعد یارکشی میکنیم و چند روز تو سر و کله خودمون و مسأله ها میزنیم تا ببینیم چکار باید کرد…
آخرش چی میشه؟
آدمهای صاحب مسأله و یک عده آدم حرفهای دیگه میان نتیجه تلاشهامونو بررسی میکنند و بعد به خوبهاش جایزه میدن، مثل هر المپیاد حل مسأله ای… و از عملیاتی شدن بهترینهاش، حمایت مادی و معنوی میکنند.
تو همنت روستا چه خبره؟
روستاها این روزها المپیک مسأله اند… یک عالمه تغییر اتفاق افتاده… از تغییرات اقلیمی جدی مثل کم شدن بارندگی و منابع آب زیرزمینی تا تغییرات اجتماعی فرهنگی… ما فکر کردیم اگر فقط یک کار بخواهیم برای روستا بکنیم اون چیه؟ و گفتیم اینه که فرصتهای کسب و کار جدید روستایی را پیدا کنیم و کمک کنیم که راه بیفته، اینطوری هم ما یک کسب و کاری را راه انداختیم و هم کمک کردیم تا وضعشون بهتر شه، بعد خودشون برای روستاشون تصمیم بگیرند و کارهای بهتری بکنند.
اگر هم نتونیم براشون یه کسب و کار درست کنیم، حداقل به حل مسائل ریز و درشتشون کمک کنیم.
حالا مسأله هایی که ما تا حالا شناسایی کردیم چیهاست؟
۱. کشور ما همیشه یه اقلیم خشک بوده… که البته در سالهای اخیر کم آبی بیشتری داشته، مدیریت همین مقدار آبی که هست، پیدا کردن محصولاتی که با همین قدر آب و خاک، بازده و ارزش افزوده قابل قبولی داشته باشد، تولید گلخانه ای و جایگزین کردن فعالیتهای پر آببَر با فعالیتهای کم آببر… یا کم آببرتر…
۲. همینقدر محصولاتی که هم در روستا تولید میشه، برای اینکه به دست مصرف کننده برسه با چالشهای جدی مواجهه هست… از فرآوری تا بسته بندی و برندسازی و فروش.
۳. برخی از محصولات کشاورزی را شناسایی کردیم که تنها در شرایط اقلیمی خاص میشه تولید شون کرد و در صنایع خاص مثل صنعت چوب یا داروسازی و صنایع غذایی از اون محصولات استفاده کرد.
۴. بر روی انرژیهای نو و بازیافت موادی که در روستاها دور ریخته میشن برای تولید محصولات کاربردی مثل کود، کاغذ، خوراک دام و طیور و… هم فکر کردیم.
۵. بکارگیری صنایع دستی و هنرهای بومی این مناطق در معماری داخلی و خارجی ساختمان، وسایل کاربردی منزل، تن پوش و … از دیگر فرصتهای موجود در مناطق روستایی هست.
۶. لزوم مدیریت، بازاریابی، برندسازی و عرضه محصولات سالم روستا مانند عسل، رب سیب، چای سیب و …
۷. فرآوری برخی از محصولات تولیدی صنایع دامی و استفاده از پساب های کارگاه های تولیدی دام و طیور که می تونه از تعطیل شدنشون جلوگیری کنه و بهره وری رو هم بالاتر ببره.
و فرصتهایی که منتظرن شما کشفشون کنید…