«تفکر کل نگر» برای شناخت و حل مساله
فکر سیستمی به دنبال شناخت مساله از طریق فهم روابط بین اجزای سیستم است.
فکر غیر سیستمی به دنبال شناخت مساله از طریق تمرکز بر جزییات است.
خانه » مرز مساله
فکر سیستمی به دنبال شناخت مساله از طریق فهم روابط بین اجزای سیستم است.
فکر غیر سیستمی به دنبال شناخت مساله از طریق تمرکز بر جزییات است.
«راه حل موقت» راه حلی است که «نشانههای مساله» را از بین میبرد و در عین حال ممکن است «پیامدهای ناخواسته»ای داشته باشد.
«تفکر کمی» یکی از مهارتهای تفکر سیستمی است که به کمک آن «عوامل کیفی» و «عوامل اندازه گیری نشده» هم «مقدار دهی» و در تصمیم گیری استفاده میشوند.
فکر سیستمی علیت را به صورت یک فرآیند جاری می بیند و توجه دارد که نه تنها علت ها بر معلول ها اثر می گذارند، بلکه معلول ها هم بر علت هایشان به طور مستقیم یا با واسطه هایی اثر می گذارند. علاوه بر این، علت های مختلف هم بر همدیگر اثر می گذارند.
«پرسشگری» فرآیندی است که طی آن از دیگران خواسته میشود تا روش تصمیمگیری و مدل ذهنیشان را آشکار کنند و توضیح دهند که چگونه به تصمیم خاصی رسیدهاند.
تفکر سیستمی در آینده پژوهی با مدلسازی و شبیه سازی سیستمها به دنبال طراحی سیستم برای رسیدن به آینده مطلوب و یافتن نقاط اهرمی برای تغییر است.
تفکر سیستمی یک پارادایم فکری است که جهان را به صورت سیستمهایی به هم پیوسته و در هم تنیده میبیند و به شناخت و تصمیمگیری بهتر در مورد مسایلی که با آنها مواجه هستیم، کمک میکند.
کهن الگوی «انتقال فشار به مداخله گر» موجب میشود که وابستگی به کمک کنندههای خارجی افزایش پیدا کند و توانمندیهای درونی تقویت نشود.
کسی که سیستمی فکر می کند، قبل از دست زدن به اقدام، زمان کافی برای شناخت سیستم و ساختار و رفتارهای آن اختصاص می دهد.
امروز صبح با يكي از دوستان جلسه اي دارم و باز هم به نظر مي رسد كه دير خواهم رسيد. البته نگران نباشيد، مشغول رانندگي
روابط علت و معلولي نشان مي دهند كه دو متغير چگونه بر هم اثر مي گذارند. يعني اضافه شدن يا كم شدن يك متغير، چه