ساختار سیستم یکی از مفاهیم مهم در تفکر سیستمی است که مشخص میکند چه عواملی عضو سیستم هستند و این عوامل چگونه به هم ارتباط دارند.
به این ترتیب، ساختار سیستم «مرز سیستم» را مشخص میکند. مرز سیستم به صورت قراردادی تعیین میشود و به «هدف سیستم» و مساله در حال بررسی بستگی دارد. هر عاملی که درون مرز سیستم قرار بگیرد یک «متغیر داخلی» خواهد بود. همچنین هر عاملی که خارج از مرز سیستم باشد، به عنوان عاملی خارج از سیستم یا «متغیر خارجی» شناخته خواهد شد.
برای شناخت ساختار سیستم به «نظریه ساختمان سیستم» نیاز داریم. به این ترتیب از میان انبوه اطلاعات در دسترس و از میان عوامل بیشماری که بر موضوع مورد بررسی اثرگذار هستند، میتوانیم عواملی که رفتار سیستم را شکل میدهند پیدا کنیم.
ساختار سیستم «رفتار سیستم» را شکل میدهد. مرز سیستم باید به صورتی تعیین شود که عوامل درون سیستم و روابط بین آنها بتوانند رفتار مورد بررسی را توضیح دهند.
«تفکر ساختار به عنوان علت» به همین نکته اشاره دارد و علت بروز پدیدهها و شکلگیری رفتار سیستم را «ساختار سیستم» میداند.
«نظریه ساختمان سیستم» در دینامیک سیستمها
«نظریه ساختمان سیستم» در دینامیک سیستمها، روشی موثر برای فهم ساختار سیستمها و ارتباط برقرار کردن بین «ساختار سیستم» و «رفتار سیستم» ارایه میکند.
- «سیستم بسته» که در آن متغیرهای درون «مرز سیستم»، بدون وابستگی به «عوامل خارجی»، «رفتار سیستم» را ایجاد میکنند.
- «حلقه بسته» به عنوان المان اصلی شکل دهنده سیستم.
- «متغیرهای حالت» که مبنای شکل گیری «حلقه بسته» هستند.
- «متغیرهای نرخ» که «حلقه بسته» را کامل میکنند و شامل چهار بخش هستند:
- «هدف» به عنوان یکی از اجزای تشکیل دهنده «نرخ»
- «وضع موجود» که «هدف» با آن مقایسه میشود
- «اختلاف» بین «هدف» و «وضع موجود»
- «اقدام» ناشی از این «اختلاف»
- «حلقه بسته» به عنوان المان اصلی شکل دهنده سیستم.