کهن الگوی «موفقیت برای موفق» یک ساختار شناخته شده سیستمی است که نتیجه فعال شدن آن رشد فزاینده طرفی که موفقیت به دست آورده و سقوط طرفهای دیگر است.
شرح کهن الگوی موفقیت برای موفق:
موفقیت دو یا چند نفر، یا موفقیت در دو یا چند فعالیت، ممکن است با هم «مقایسه» شوند. ممکن است در نتیجه این مقایسه، به فرد یا فعالیت موفقتر، منابع بیشتری اختصاص داده شود. فرد یا فعالیتی که منابع بیشتری دریافت کرده، امکان کسب موفقیتهای بعدی را به دست میآورد. به این ترتیب، فرصت جذب منابع بیش از پیش برای فرد یا فعالیت موفقتر ایجاد میشود. از طرف دیگر، با توجه به محدود بودن منابع، افراد یا فعالیتهایی که کمتر موفق بودهاند، منابع کمتری نسبت به قبل خواهند داشت.
نتیجه فعال بودن این الگو این است که یک طرف با موفقیتهای پیاپی رشد میکند و دیگری در مسیر سقوط و به حاشیه رفتن پیش میرود. این در حالی است که الزاما تفاوت قابل توجهی بین دو طرف نیست. در این ساختار فقط یک تقدم زمانی در کسب اولین موفقیتها کافیست که چرخههای رشد و افول فعال شوند.
راهنمای خواندن نمودارهای علت و معلولی:
علامت + روی کمان: رابطه علت و معلولی که «تغییرات متغیر اول اثری هم جهت بر متغیر دوم دارد» و یا «متغیر اول به متغیر دوم اضافه میشود».
علامت – روی کمان: رابطه علت و معلولی که «تغییرات متغیر اول اثری خلاف جهت بر متغیر دوم دارد» و یا «متغیر اول از متغیر دوم کم میشود».
علامت + داخل حلقه: چرخه بازخوردی که هر تغییری را در خودش تقویت میکند.
علامت – داخل حلقه: چرخه بازخوردی که هر تغییری را به سمت رسیدن به تعادل میبرد.
مفاهیم مرتبط با کهن الگوی موفقیت برای موفق
کهن الگوی موفقیت برای موفق، با دو مفهوم «پیش بینیهای محقق» و «تله شایستگی» نزدیکی زیادی دارد.
پیشبینیهای محقق:
وقتی مدیران سازمان فکر کنند یک پروژه به نتیجه نخواهد رسید، تمایلی به تخصیص منابع لازم به آن پروژه نخواهند داشت و درنتیجه آن پروژه نمیتواند به نتیجه مناسبی برسد. به این ترتیب، پیش بینی مدیران خودش را محقق میکند و مدیران به زکاوت خودشان افتخار میکنند که از ابتدا توانسته بودند نتیجه را پیش بینی کنند. عجب پیش بینی دقیقی!
تله شایستگی:
منحنی یادگیری در مراحل اولیه رشد کمی دارد و طول میکشد تا تلاشها برای یادگیری در یک حوزه جدید، به نتایج قابل قبولی برسد. تسلط مهندسان واحد طراحی به یک نرم افزار خاص، میتواند مانع استفاده آنها از نرمافزارهای جدیدی شود که کارایی بیشتری دارند. استفاده از نرم افزار جدید، نیاز به تخصیص زمان به یادگیری دارد. به این ترتیب زمانی که به یادگیری تخصیص پیدا میکند، از حجم کارهای در حال انجام میکاهد و فشار کاری را تشدید میکند. حتی اگر مراحل اولیه یادگیری طی شود و استفاده از نرم افزار جدید به طور آزمایشی شروع شود، به علت عدم تسلط به اندازه نرم افزار قبلی، سرعت انجام کار کمتر و خطاها بیشتر خواهد بود. درنتیجه فشار کاری بیشتر میشود و افراد تمایل دارند به وضعیت سابق برگردند.
به این ترتیب، شایستگیها و توانمندیهای افراد و سازمانها میتواند به مانعی برای یادگیری و رشد آنها تبدیل شود و درنتیجه از افراد و سازمانها «فسیل» میسازد.
نقش «تخصیص منابع» در کهن الگوی «موفقیت برای موفق»
در الگوی موفقیت برای موفق، عامل اصلی «تخصیص منابع» است. هر فعالیت و طرح و برنامهای برای اجرایی شدن به منابعی نیاز دارد. این منابع میتوانند به صورت منابع مادی مانند پول و فضای کاری و تجهیزات، یا از نوع محبت و توجه و زمان یا موارد دیگر باشند. افراد و فعالیتهایی که منابع لازم را دریافت کنند، فرصت لازم برای پیشرفت و اجرایی کردن برنامههایشان را پیدا میکنند و افراد و فعالیتهایی که منابع کمتری دریافت کنند، پیشرفتشان با محدودیت مواجه میشود.
افراد تصمیم گیرنده، به دنبال بهترین استفاده از منابع هستند. برای همین خیلی طبیعی به نظر میرسد که منابع را به افراد و فعالیتهایی اختصاص دهند که پیشرفت بهتری داشتهاند و به این ترتیب الگوی «موفقیت برای موفق» فعال میشود.
نشانههای فعال بودن کهن الگوی موفقیت برای موفق
بعضی مشاهدات ممکن است نشان دهند که این الگو فعال است.
در چنین شرایطی:
- تمایل زیادی برای مقایسه افراد با یکدیگر وجود دارد.
- بعضی افراد همیشه در زمینههای مختلف موفق هستند و بقیه در هیچ زمینهای موفق دیده نمیشوند.
- کارکنان زمان زیادی به کارهای سازمان اختصاص میدهند و به زندگی شخصی خودشان نمیرسند. درنتیجه در زمینه زندگی شخصی احساس شکست میکنند.
- روشهای جدید فرصت رشد پیدا نمیکنند.
- سازمان به موفقیت در یک یا چند زمینه شناخته میشود و در زمینههای دیگر عملکرد متناسبی ندارد.
راهکارهای مواجهه با کهن الگوی موفقیت برای موفق
در مواردی که متوجه شدید این الگو فعال است، برای کاهش آسیبها به این راهکارها فکر کنید:
- آیا سازمان شما موفقیت افراد، واحدها و پروژهها را اندازه میگیرد؟ معیارهای موفقیت چه چیزهایی هستند؟ آیا این معیارها واقعا نشان دهنده موفقیت هستند؟
- روشهای اندازهگیری و زمینههای مقایسه را بررسی کنید. شاید آنها به گونهای طراحی شدهاند که شما را در دام الگوی موفقیت برای موفق میاندازند.
- شاخصهایی را برای اندازهگیری در نظر بگیرید که به تعادل در زندگی و رشد توجه میکنند.
- آیا تخصیص منابع در سازمان شما بر مبنای موفقیتها انجام میشود؟ میتوانید روش دیگری برای تخصیص منابع پیشنهاد دهید؟
- اگر متوجه شدید دوقطبی قوی و ضعیف به وجود آمده است، به طرفی که ضعیفتر است توجه بیشتری کنید تا بتواند محدودیتهای رشدش را برطرف کند.
- ارتباط بین دو طرف را به گونهای طراحی کنید که رشد یکی باعث کمک به رشد دیگری شود.
- حتی وقتی روشهای شما خیلی موفق هستند، تجربه روشهای جدید را به عنوان یک ارزش معرفی کنید و در جایی که مقاومت برای تجربه این روشها وجود دارد، به کارگیری روشهای جدید را تسهیل کنید.
- خودتان بهترین رقیب خودتان باشید و به جای مقایسه با دیگران، سعی کنید وضعیت و روشهایتان را به طور پیوسته بهتر و بهتر کنید.
مثالهای دیگری از کهن الگوی موفقیت برای موفق
- رقابت بین دو یا چند تکنولوژی برای جلب توجه مشتریان و تبدیل شدن به استاندارد
- جهت حرکت خودروها در خیابان: سمت راست یا چپ
- واحدهای اندازهگیری سیستم متریک در مقابل سیستم انگلیسی
- جهت حرکت عقربههای ساعت
- سیستمهای عامل کامپیوتر و موبایل
- جانمایی کلیدهای کیبورد برای تایپ
- تلاش گروههای مختلف در سازمانها برای جذب منابع بیشتر
- رقابت وزارتخانهها و نهادهای عمومی برای کسب بودجه
- تخصیص زمان به کار، در مقابل تخصیص زمان به خانواده
- تشکیل مدارس تیزهوشان و مدارس نمونه و بنیاد نخبگان برای جهت دهی منابع به سمت افراد موفقتر در جامعه
نگاه یک متفکر سیستمی
نظام فکری سرمایهداری با هدف رسیدن به بهترین کیفیت و کمترین قیمت، ساختارهایی بر مبنای رقابت طراحی کرده است که قویها باقی بمانند و ضعیفها نابود شوند.
اما وقتی در مورد انسانها صحبت میکنیم، طراحی فضای رقابتی که در آن بهترینها سهم بیشتری از منابع در اختیار بگیرند و ضعیفترها حذف شوند، نه انسانی است و نه واقعی. ضعیفترها حذف نمیشوند. در همین جامعه و کنار همین کسانی که آنها را نخبه مینامیم زندگی میکنند. ساختار موفقیت برای موفق فاصله تحصیلی، مهارتی و درآمدی را بیشتر میکند و جامعه دو قطبی میشود. ثروتمندها ثروتمندتر میشوند و فقرا فقیرتر.
در چنین جامعهای نه تنها فقرا و کسانی که نادیده گرفته شدهاند آسیب میبینند، بلکه کسانی که ثروت و شهرت را هم به دست آوردهاند، نمیتوانند از ثروت و شهرتشان در امنیت بهره ببرند. فقر و احساس تبعیض و نابرابری، قلدری و دزدی و ناامنی میآفرینند، و تمام جامعه در آسیبهای ایجاد شده شریک میشوند.
کهن الگوهای سیستمی
اگرچه مسایلی که با آنها مواجه هستیم تفاوتهای زیادی با هم دارند، الگوهای مشابهی در بعضی از آنها دیده میشود. وجود این الگوهای مشابه، نشاندهنده روشهای تصمیمگیری و ساختارهای مشابهی است که این الگوها را تولید میکنند. کهن الگوهای سیستمی بعضی از ساختارها و روشهای تصمیمگیری متداول و چگونگی عملکرد آنها را نشان میدهند. با استفاده از این الگوها میتوانیم با دیدن نشانههای مسایل، به ساختارهای شکلدهنده آنها پی ببریم و با اصلاح این ساختارها، موثرترین روشها را برای حل این مسایل به کار ببریم. توجه به این نکته ضروری است که این الگوها، صرفا مبنای اولیهای برای تشخیص هستند و برای هر مساله، عوامل و روابط دیگری که در آن مساله خاص اثر گذار هستند، باید در نظر گرفته شوند.
بعضی از کهن الگوهای سیستمی عبارتند از:
- کهن الگوی درمانهای بدتر از درد
- کهن الگوی انتقال فشار از راه حل اساسی به راهحل موقت
- کهن الگوی انتقال فشار به مداخلهگر
- کهن الگوی تنزل اهداف
- کهن الگوی تشدید رقابت
- کهن الگوی موفقیت برای موفق
- کهن الگوی محدودیت رشد
- کهن الگوی رشد و سرمایهگذاری ناکافی
- کهن الگوی تراژدی منابع مشترک
مجموعه مقالات «کهن الگوهای سیستمی در مدرسه» به مطالعه این الگوها در فضای مدرسه و آموزش و پرورش پرداخته است.