آشتی شهود و شعور
بر اساس داستانی کهن از صوفیان، مردی نابینا، حیران و سرگردان و گمشده در میان یک جنگل پایش لغزید و سرنگون شد. همینکه کورمال کورمال
خانه » عقل و شهود
بر اساس داستانی کهن از صوفیان، مردی نابینا، حیران و سرگردان و گمشده در میان یک جنگل پایش لغزید و سرنگون شد. همینکه کورمال کورمال
«ریشه مساله» در نگاه سیستمی، ساختاری است که باعث دور شدن از «هدف» و به وجود آمدن «مساله» و «نشانههای مساله» میشود.
«پرسشگری» فرآیندی است که طی آن از دیگران خواسته میشود تا روش تصمیمگیری و مدل ذهنیشان را آشکار کنند و توضیح دهند که چگونه به تصمیم خاصی رسیدهاند.
به دست گرفتن ابتکار عمل (being “proactive”) این روزها نقل محافل است. مدیران پیدرپی جار میزنند که در مواجهه با مشکلات باید مسؤولیتپذیر بود. اغلب
«حضور» (Presence) یعنی نسبت به شرایطی که در آن قرار داریم و نسبت به افکار، احساسات و اقدامهای خودمان و دیگران تامل و آگاهی داشته باشیم.
از چهار ماه پیش که به شهر کوچیک آتن (Athens) در ایالت جورجیا (Georgia) در آمریکا اومدیم، توی محل کارم متوجه نکتهٔ جالبی شدم. مردم
جلسه هشتم دوره «از تفکر سیستمی تا دینامیک سیستمها» به روش نام گذاری متغیرها و روابط علت و معلولی بین آنها در نمودارهای سیستمی میپردازد.
فکر سیستمی وقتی با یک رویداد مواجه می شود، می پرسد که:
– آیا این اولین باری است که با این رویداد مواجه شده ایم؟
– آیا با همین رویداد یا چیزی شبیه به آن در گذشته هم مواجه بوده ایم؟
فکر سیستمی به دنبال شناخت مساله از طریق فهم روابط بین اجزای سیستم است.
فکر غیر سیستمی به دنبال شناخت مساله از طریق تمرکز بر جزییات است.
«تفکر حلقه بسته» یکی از «مهارتهای تفکر سیستمی» است که باعث میشود به بازخوردهای تصمیمها و اقدامات و اثرات آنها بر اقدامات آینده توجه کنیم.
داستان دو قورباغه، افسانهای است در مورد گفتگوی دو قورباغه که آبگیر محل زندگیشان خشک میشود و در جست و جوی خانهای تازه، به چاهی پر آب میرسند.