کهن الگوی «انتقال فشار از راه حل اساسی به راه حل موقت» یکی از «کهن الگوهای سیستمی» است که باعث وابسته شدن به «راه حل های موقت» و کنار گذاشتن «راه حل های اساسی» میشود.
شرح کهن الگوی انتقال فشار از راه حل اساسی به راه حل موقت:
هر مشکلی با نشانههایی ظاهر میشود و ریشههایی دارد. برای مواجهه با یک مشکل معمولا از دو روش استفاده میشود:
- از بین بردن نشانه مشکل
- درمان ریشه مشکل
معمولا رفع نشانه مشکل آسانتر از درمان ریشه مساله است. همچنین در بسیاری از موارد تمایل به انتخاب راهحل سادهتر و رفع نشانه مشکل وجود دارد.
به راهحلهایی که نشانه مشکل را از بین میبرند، «راهحل موقت» میگوییم.
از طرف دیگر، به راه حلی که ریشه مشکل را درمان کند، «راهحل اساسی» میگوییم.
با این حال معمولا چیزی که دیده میشود، نشانه مشکل است و ریشه مشکل خودش را به راحتی نشان نمیدهد.
یافتن ریشه مشکل و طراحی راهحلهای اساسی پیچیدگیهایی دارد.
اجرای راهحلهای اساسی معمولا سختتر از راهحلهای موقت است و نتیجه آنها هم معمولا با تاخیر دیده میشود.
فشار برای اینکه نشانه مشکل در اولین فرصت ممکن رفع شود، باعث افزایش تمایل به استفاده از «راه حل موقت» میشود.
راهحلهای موقت، مانند داروی مسکن و مخدر عمل میکنند و فشار را از روی راهحل اساسی برمیدارند.
در این حالت افراد معمولا به کارهای دیگری مشغول میشوند و از پرداختن به راه حل اساسی غافل میشوند.
در حالی که نشانه مشکل رفع شده و افراد به کارهای دیگر مشغول هستند، عوامل شکل دهنده ریشه مشکل، همچنان فعال باقی خواهند ماند و ریشه مشکل را گسترش میدهند.
درنتیجه پس از مدتی، نشانه مشکل دوباره خودش را نشان میدهد:
- شاید از جای دیگری
- گاهی به شکل دیگری
- و معمولا با شدت بیشتری
در چنین شرایطی، فشار بیشتری برای استفاده از راهحلهای موقت وجود خواهد داشت.
از طرف دیگر راهحلهای موقت ممکن است پیامدهای ناخواستهای داشته باشند.
یکی از این «پیامدهای ناخواسته» یا «عوارض جانبی» ممکن است گسترش ریشه مشکل باشد.
در واقع ممکن است از راهحلی برای رفع نشانه مشکل استفاده کنیم که خودش باعث گسترش ریشه مشکل شود.
اجرای راهحل اساسی نیاز به زمینه، امکانات و توانمندیهایی دارد.
یکی از پیامدهای ناخواسته راهحل موقت، ممکن است کاهش توان انجام اقدامات اساسی باشد.
در این صورت، با استفاده از راهحلهای موقت، نه تنها ممکن است در آینده با مشکلات بزرگتری مواجه شویم، بلکه توان کمتری هم برای حل آنها خواهیم داشت.
به این ترتیب چهار حلقه شکل میگیرد:
- حلقه تعدیلی اول: رفع نشانه مشکل از طریق راه حل موقت
- حلقه تعدیلی دوم: رفع نشانه مشکل از طریق راه حل اساسی و درمان ریشه مشکل
- حلقه تقویتی اول: رشد نشانه مشکل از طریق عوارض جانبی راه حل موقت و گسترش ریشه مشکل
- حلقه تقویتی دوم: رشد نشانه مشکل از طریق محدود شدن توان اجرای راهحل اساسی
راهنمای خواندن نمودارهای علت و معلولی:
علامت + روی کمان: رابطه علت و معلولی که «تغییرات متغیر اول اثری هم جهت بر متغیر دوم دارد» و یا «متغیر اول به متغیر دوم اضافه میشود».
علامت – روی کمان: رابطه علت و معلولی که «تغییرات متغیر اول اثری خلاف جهت بر متغیر دوم دارد» و یا «متغیر اول از متغیر دوم کم میشود».
علامت + داخل حلقه: چرخه بازخوردی که هر تغییری را در خودش تقویت میکند.
علامت – داخل حلقه: چرخه بازخوردی که هر تغییری را به سمت رسیدن به تعادل میبرد.
راه حل موقت در مقابل راه حل اساسی
راه حل موقت:
- نشانه مشکل را هدف قرار میدهد: نشانه مشکل آشکار است، جلب توجه میکند و همه انتظار دارند کاری برای رفع آن انجام شود.
- جلب توافق دیگران برای مشارکت در رفع نشانه مشکل آسان است.
- معمولا به سرعت نشانه مشکل را از بین میبرد.
راه حل اساسی:
- ریشه مشکل را هدف قرار میدهد: ریشه مشکل معمولا مشخص نیست و ابهامات زیادی در مورد آن وجود دارد.
- اختلاف نظر در مورد ریشه مشکل، جلب مشارکت دیگران را سخت میکند.
- اجرای آنها سختتر از راهحل موقت است و معمولا زمان میبرد تا نتیجه دهند.
مثال از کهن الگوی انتقال فشار به راه حل موقت: کسری نقدینگی
کسری نقدینگی یک نشانه است و ریشه آن بیشتر بودن هزینهها از درآمدهاست.
برای مواجهه با کسری نقدینگی دو راه وجود دارد:
- راهحل موقت: استقراض
- راهحل اساسی: تنظیم هزینه و درآمد
استقراض نشانه مشکل را از بین میبرد و فشار را از روی هزینهها بر میدارد.
استقراض اگرچه در کوتاه مدت نشانه مشکل را رفع میکند، اما در بلند مدت، از دو مسیر کسری نقدینگی را بیشتر میکند:
- اگر قرض بهره داشته باشد (مثل وام بانکی) هزینه بهره به هزینههای قبلی اضافه میشود و اختلاف هزینه و درآمد را بیشتر میکند.
- استقراض احساس نیاز به تنظیم هزینه و درآمد را از بین میبرد و تصور میشود هر زمان نیاز باشد، گزینه استقراض در دسترس است.
به این ترتیب، با انتخاب استقراض به عنوان راه حل موقت برای رفع کسری نقدینگی، فرد، سازمان یا جامعه و دولتی که دچار کسری نقدینگی شده، به استقراض معتاد میشود.
نتیجه این است که هزینهها بدون ضابطه رشد کرده، بدهی بیشتر و بیشتر میشود.
اما بدهی نمیتواند تا بینهایت رشد کند: فرد به زندان میرود؛ سازمان ورشکسته میشود؛ و جامعه و دولت در معرض فروپاشی قرار میگیرد…
به قول سعدی:
بر احوال آن مرد باید گریست که دخلش بود نوزده، خرج بیست
راه حل اساسی را هم سعدی گفته:
چود دخلت نیست، خرج آهسته تر کن که باشد نزد ملاحان سرودی
اگر باران به کوهستان نبارد، به سالی دجله گردد خشکرودی
مثال از کهن الگوی انتقال فشار به راه حل موقت: اعتراضات خیابانی
اعتراضات خیابانی یک نشانه است و ریشه آن نارضایتی مردم است.
برای مواجهه با اعتراضات خیابانی دو راه وجود دارد:
- راهحل موقت: سرکوب اعتراضات
- راهحل اساسی: مشارکت نهادهای مردمی و حاکمیتی برای اصلاح امور کشور
سرکوب اعتراضات، نشانه مشکل را از بین میبرد و فشار را از روی اصلاح امور برمیدارد.
سرکوب اعتراضات اگرچه در کوتاه مدت نشانه مشکل را رفع میکند، اما در بلند مدت، از دو مسیر اعتراضات را تشدید میکند:
- سرکوب مستقیما نارضایتی را تشدید میکند. هرچه سرکوب شدیدتر باشد، نارضایتی بیشتری به وجود میآورد.
- سرکوب، اعتماد به خیراندیشی حکومت را کاهش میدهد. درنتیجه زمینه برای مشارکت نهادهای مردمی و حاکمیتی برای اصلاح امور تضعیف میشود.
راهکارهای مواجهه با کهن الگوی «انتقال فشار از راه حل اساسی به راه حل موقت»
- در مقابل فشار برای حل سریع مساله از طریق رفع نشانههای مشکل مقاومت کنید و روی راهحلهای اساسی که ریشه مشکل را هدف قرار میدهد متمرکز شوید.
- در شرایط بحرانی، در صورت ضرورت، به مقدار محدود از راهحلهای موقتی که عوارض کمتری داشته باشند برای به دست آوردن زمان برای پیگیری راهحلهای اساسی استفاده کنید.
- در صورت استفاده از راهحلهای موقت، ساختارهایی طراحی کنید که توجه و تمرکز بر ریشه مشکل را حفظ کنند.
مثالهای دیگری از کهن الگوی انتقال فشار به راه حل موقت
- درد یا تب به عنوان نشانه بیماری؛ استفاده از مسکن یا تببر برای حذف نشانه و غفلت از بیماری و عفونت به عنوان ریشه بیماری.
- بهانهگیری یا درس نخواندن کودک به عنوان نشانه مشکل؛ استفاده از تنبیه برای اجبار کودک به سکوت یا درسخواندن و غفلت از ریشه مشکل.
- کاهش عمل به ارزشهای اجتماعی در جوانان به عنوان نشانه مشکل؛ استفاده از اجبار و قوه قهریه برای حفظ ظاهر و غفلت از ریشه مشکل.
- آسیبهای شبکههای مجازی به عنوان نشانه مشکل؛ استفاده از فیلترینگ برای حذف دسترسی به شبکههای مجازی و غفلت از ریشه مشکل.
کهن الگوهای سیستمی
اگرچه مسایلی که با آنها مواجه هستیم تفاوتهای زیادی با هم دارند، الگوهای مشابهی در بعضی از آنها دیده میشود. وجود این الگوهای مشابه، نشاندهنده روشهای تصمیمگیری و ساختارهای مشابهی است که این الگوها را تولید میکنند. کهن الگوهای سیستمی بعضی از ساختارها و روشهای تصمیمگیری متداول و چگونگی عملکرد آنها را نشان میدهند. با استفاده از این الگوها میتوانیم با دیدن نشانههای مسایل، به ساختارهای شکلدهنده آنها پی ببریم و با اصلاح این ساختارها، موثرترین روشها را برای حل این مسایل به کار ببریم. توجه به این نکته ضروری است که این الگوها، صرفا مبنای اولیهای برای تشخیص هستند و برای هر مساله، عوامل و روابط دیگری که در آن مساله خاص اثر گذار هستند، باید در نظر گرفته شوند.
بعضی از کهن الگوهای سیستمی عبارتند از:
- کهن الگوی درمانهای بدتر از درد
- کهن الگوی انتقال فشار از راه حل اساسی به راهحل موقت
- کهن الگوی انتقال فشار به مداخلهگر
- کهن الگوی تنزل اهداف
- کهن الگوی تشدید رقابت
- کهن الگوی موفقیت برای موفق
- کهن الگوی محدودیت رشد
- کهن الگوی رشد و سرمایهگذاری ناکافی
- کهن الگوی تراژدی منابع مشترک
مجموعه مقالات «کهن الگوهای سیستمی در مدرسه» به مطالعه این الگوها در فضای مدرسه و آموزش و پرورش پرداخته است.