«نظریه اقدام» به بررسی «نظریه اظهارشده» و «نظریه در عمل» میپردازد و نشان میدهد که چگونه پیشفرضهای ما «نظریه در عمل» را شکل میدهند.
این نظریه توسط دونالد شان Donald Schon و کریس آرگریس Chris Argyris ارایه شده است.
طبق این نظریه، افراد اقدامات خود را بر مبنای دو نوع نظریه اعلام یا اجرا میکنند:
- نظریه اظهار شده Espoused Theory
- نظریه در عمل Theory in use
«آرگریس» و «شان» دو مدل ارایه میکنند که نشان میدهد چگونه پیش فرضهایی متفاوت، دو گونه نظریه در عمل را ایجاد میکنند که یکی پشتیبان گفتگو است و دیگری فضای گفتگو را محدود میکند.
«نظریه در عمل» مدل ۱ (محدود کننده گفتگو):
متغیرهای هدف:
- باید به اهدافی که تعیین کردهام برسم
- باید برنده باشم نه بازنده
- احساسات منفی را باید مخفی نگه دارم
- باید منطقی رفتار کنم
استراتژیها:
- باید خودم روی محیط و فعالیتها کنترل داشته باشم
- باید به تنهایی مواظب خودم و دیگران باشم
روشهای اجرایی:
- در مورد رفتارها توضیحی داده نمیشود
- در مورد روشها و معیارهای ارزیابی توضیحی داده نمیشود
- به گونهای رفتار میشود که کسی سوال نپرسد
- نظرات به گونه ای بیان میشوند که انگار وحی منزل است.
- افراد مواظب وجههی خود هستند و اطلاعاتی که ممکن است به وجههی آنها لطمه بزند را پنهان میکنند.
«نظریه در عمل» مدل ۲ (پشتیبان گفتگو):
متغیرهای هدف:
اطلاعات معتبر
انتخاب آزاد و آگاهانه
تعهد درونی
استراتژیها:
- کنترل با دیگران به اشتراک گذاشته میشود
- تمام گروه در طراحی و اجرای اقدامات مشارکت میکنند
- همه مسوول حفظ وجههی همدیگر هستند
روشهای اجرایی:
- در مورد روش های ارزیابی و اطلاعاتی که منتج به ارزیابی شده اند اطلاعات معتبر و مستند داده می شود.
- در جایی که نظرات مختلفی وجود دارد آزادانه در مورد این نظرات صحبت میشود و تلاش میشود اختلاف نظرات آشکار شود.
- در جایی که اطلاعات آزاردهندهای وجود دارد، این اطلاعات به اشتراک گذاشته میشود تا از فرصت یادگیری از این اطلاعات استفاده شود.
«نظریه ساختمان سیستم» در دینامیک سیستمها
«نظریه ساختمان سیستم» در دینامیک سیستمها، روشی موثر برای فهم ساختار سیستمها و ارتباط برقرار کردن بین «ساختار سیستم» و «رفتار سیستم» ارایه میکند.
- «سیستم بسته» که در آن متغیرهای درون «مرز سیستم»، بدون وابستگی به «عوامل خارجی»، «رفتار سیستم» را ایجاد میکنند.
- «حلقه بسته» به عنوان المان اصلی شکل دهنده سیستم.
- «متغیرهای حالت» که مبنای شکل گیری «حلقه بسته» هستند.
- «متغیرهای نرخ» که «حلقه بسته» را کامل میکنند و شامل چهار بخش هستند:
- «هدف» به عنوان یکی از اجزای تشکیل دهنده «نرخ»
- «وضع موجود» که «هدف» با آن مقایسه میشود
- «اختلاف» بین «هدف» و «وضع موجود»
- «اقدام» ناشی از این «اختلاف»
- «حلقه بسته» به عنوان المان اصلی شکل دهنده سیستم.