خود کارآمدی
«خود کارآمدی» باوری است که نسبت به توانمندی خود نسبت به موفقیت در انجام یک کار خاص داریم.
خانه » تفکر سیستمی
«خود کارآمدی» باوری است که نسبت به توانمندی خود نسبت به موفقیت در انجام یک کار خاص داریم.
«ناتوانی آموخته شده» ناشی از شکستهای گذشته است. وقتی حس کنیم در زمینهای نمیتوانیم موفق شویم، دیگر تلاش نمیکنیم و همیشه شکست خورده باقی میمانیم.
«پیش گویی خود محقق کننده» زمانی اتفاق میافتد که بر مبنای آن پیشگویی کارهایی انجام میدهیم که موجب به وقوع پیوستن آن پیشگویی میشود.
تفکر سیستمی در آینده پژوهی با مدلسازی و شبیه سازی سیستمها به دنبال طراحی سیستم برای رسیدن به آینده مطلوب و یافتن نقاط اهرمی برای تغییر است.
دینامیکهای رشد نشان میدهند که رشد عوامل مختلف در سیستمهای طبیعی و سیستمهای اقتصادی و اجتماعی چگونه به وجود میآید.
وابستگی به مسیر در اثر ایجاد انباشتهایی در مسیر رشد به وجود میآید. تغییر مسیر باعث از دست دادن یا کم اثر شدن این انباشتها خواهد شد.
بازی پولیا زمینه مناسبی برای گفتگو در مورد ساختارهای ایجاد کننده «وابستگی به مسیر» در زندگی فردی و در سیستمهای اقتصادی و اجتماعی ایجاد میکند.
کهن الگوی «محدودیت رشد» یک ساختار شناخته شده سیستمی است که طی آن، سرعت رشد در نتیجه مواجهه با محدودیتهایی کم شده و نهایتا متوقف میشود.
کهن الگوی «تراژدی منابع مشترک» یک ساختار شناخته شده سیستمی است که طی آن، منابع مشترک مورد استفاده بی رویه قرار میگیرند و از بین میروند.
کهن الگوی «رشد و سرمایه گذاری ناکافی» ساختاری است که طی آن با تاخیر در سرمایه گذاری، کیفیت محصولات و خدمات افت میکند و رشد متوقف میشود.
«پیش گویی خود محقق کننده» زمانی اتفاق میافتد که بر مبنای آن پیشگویی کارهایی انجام میدهیم که موجب به وقوع پیوستن آن پیشگویی میشود.
به دست گرفتن ابتکار عمل (being “proactive”) این روزها نقل محافل است. مدیران پیدرپی جار میزنند که در مواجهه با مشکلات باید مسؤولیتپذیر بود. اغلب
نقشههای نرخ و حالت ابزار دقیقی برای مدل کردن سیستمها بر پایه «تفکر عملیاتی» هستند. تفکر عملیاتی بر «چگونگیها» تمرکز دارد و به دنبال این
«اقدام»ها متغیرهای نرخی هستند که در طی زمان «متغیرهای حالت» را تغییر میدهند و درنتیجه وضعیت و رفتار آینده سیستم را مشخص میکنند.
«گفتگو» فرآیندی است که طی آن افراد ضمن آشنایی با مدلهای ذهنی یکدیگر، به شناخت دقیقتری از موضوع مورد گفتگو دست پیدا میکنند.
«حضور» (Presence) یعنی نسبت به شرایطی که در آن قرار داریم و نسبت به افکار، احساسات و اقدامهای خودمان و دیگران تامل و آگاهی داشته باشیم.
همیشه دوست داشتم مسیر آموزش مدیریت یک جایی به ادبیات و هنر و فیلم و … گره بخورد و مثلاً روزی از روزها موضوع کلاسی
کسی که سیستمی فکر می کند، قبل از دست زدن به اقدام، زمان کافی برای شناخت سیستم و ساختار و رفتارهای آن اختصاص می دهد.
«تفکر کمی» یکی از مهارتهای تفکر سیستمی است که به کمک آن «عوامل کیفی» و «عوامل اندازه گیری نشده» هم «مقدار دهی» و در تصمیم گیری استفاده میشوند.
فکر سیستمی به دنبال شناخت مساله از طریق فهم روابط بین اجزای سیستم است.
فکر غیر سیستمی به دنبال شناخت مساله از طریق تمرکز بر جزییات است.