نویسنده: محمدعلی اسماعیلزادهاصل
عضو شورای راهبری گروه آموزشی و پژوهشی آسمان در دانشگاه صنعتی شریف
این مقاله در مورد مفاهیم و کاربردهای کهن الگوی سیستمی «تنزل اهداف» در مدرسه است و در شماره دی ۱۳۹۶ مجله رشد معلم چاپ شده است.
عنوان و لینک مقاله چاپ شده: قورباغه پخته
مقدمه:
خیلی از دانش آموزان اول سال تصمیم میگیرند به خوبی درس بخوانند تا عملکرد تحصیلی خوبی داشته باشند. با این حال با گذشت زمان، تعداد زیادی از آنها هدفشان را کاهش میدهند و به نتایج معمولی راضی میشوند.
همین اتفاق برای بسیاری از مدیران و معلمان مدارس هم میافتد. بسیاری از مدیران مدارس در ابتدای پذیرش سمت مدیریت، رویاهای بزرگی برای مدرسه شان دارند؛ بسیاری از معلمان در ابتدای خدمتشان به دنبال ساختن تجربههای یادگیری فوقالعاده برای دانش آموزانشان هستند. با این حال با گذشت زمان، بسیاری از این هدفهای ارزشمند رنگ میبازند و تعداد زیادی از مدیران و معلمان اسیر روزمرگی میشوند.
کهن الگوی سیستمی «تنزل اهداف» توجهی دوباره بر رویاهای فراموش شده را به وجود میآورد. این الگو روشهای مواجهه با ساختاری را نشان میدهد که طی آن اهداف بزرگ به فراموشی سپرده میشوند و جای خود را به روزمرگی میدهند. در این مقاله به بررسی این ساختار و نتایج و آسیبهای فعال شدن آن در مدارس و نظام آموزش و پرورش میپردازیم.
داستانهای مداد و پاککن
مداد و پاک کن تصمیم گرفتند کتابی بنویسند که به یک اثر ماندگار جهانی تبدیل شود.
بعد از مدتی نوشتن چنین کتابی برایشان سخت به نظر رسید.
آنها تصمیم گرفتند کتابی بنویسند که در سطح کشور اثر گذار باشد.
بعد از مدتی نوشتن چنین کتابی هم دشوار به نظر رسید و آنها مشغول نوشتن کتابی شدند که ناشران حاضر به چاپ آن باشند.
راهنمای خواندن نمودارهای علت و معلولی:
علامت + روی کمان: رابطه علت و معلولی که «تغییرات متغیر اول اثری هم جهت بر متغیر دوم دارد» و یا «متغیر اول به متغیر دوم اضافه میشود».
علامت – روی کمان: رابطه علت و معلولی که «تغییرات متغیر اول اثری خلاف جهت بر متغیر دوم دارد» و یا «متغیر اول از متغیر دوم کم میشود».
علامت + داخل حلقه: چرخه بازخوردی که هر تغییری را در خودش تقویت میکند.
علامت – داخل حلقه: چرخه بازخوردی که هر تغییری را به سمت رسیدن به تعادل میبرد.
شرح کهن الگوی تنزل اهداف:
خیلی وقتها ممکن است بین هدفهایمان و وضعیت فعلیمان فاصلهای وجود داشته باشد. دو روش برای حذف این فاصله وجود دارد. یکی اینکه تلاش کنیم تا وضعیتمان را بهبود دهیم تا به اهدافمان برسیم و دیگری اینکه هدفهایمان را تنزل دهیم و به وضع فعلیمان راضی باشیم. تلاش برای بهبود وضعیت زحمت دارد و طول میکشد تا به نتیجه برسد. برای همین ممکن است در طی زمان از تلاش کم شود و بر توجیه وضع موجود و کاهش اهداف افزوده شود. گاهی تنزل اهداف آنقدر به آرامی اتفاق میافتد که متوجه آن نمیشویم و برای فرار از آن تلاشی نمیکنیم.تنزل اهداف و قورباغه پخته
الگوی تنزل اهداف مانند «داستان قورباغه پخته» عمل میکند. این داستان به آزمایشی اشاره میکند که طی آن دمای یک ظرف را کمکم زیاد میکنند و قورباغهای که درون ظرف است، متوجه افزایش تدریجی دما نمیشود و تلاشی برای خروج از ظرف نمیکند: آنقدر در جای خود میماند تا زنده زنده بپزد.
اگرچه این آزمایش فقط در شرایط خاصی ممکن شده و در مورد قورباغهها عمومیت ندارد، داستان قورباغه پخته به مثلی در دنیای انسانها تبدیل شده است: مثلی برای انسانهایی که متوجه تغییرات تدریجی نمیشوند و برای بهبود وضعیت اقدامی نمیکنند؛ به تدریج آنقدر وضعیتشان وخیم میشود که دیگر توانی برای حرکت و نجات از شرایط برایشان باقی نمیماند.
هدف گذاری میتواند به تلاش و اقدام برای بهبود وضعیت منجر شود. با این حال باید به جنبههای روانی مساله هم توجه کرد. سوال اول در هدف گذاری این است که چه کسی هدف را تعیین میکند.
اگر خودمان هدف را تعیین کرده باشیم و انگیزه درونی برای رسیدن به اهداف داشته باشیم، نزدیک شدن به این هدف نشاط میآورد و انرژی لازم برای ادامه مسیر را تامین میکند. اما اگر برای رسیدن به اهدافی که دیگران تعیین کردهاند تلاش میکنیم و انگیزههای بیرونی عامل حرکت هستند، رسیدن به این اهداف انرژی روانی لازم را تامین نمیکند. در چنین شرایطی تنش روانی برای کاهش اهداف خیلی راحتتر غلبه میکند و تنزل اهداف به سادگی اتفاق میافتد.
ساختارهایی مانند رقابت و تشویق و تنبیه از متداولترین روشها برای ایجاد انگیزه بیرونی هستند و افرادی که در چنین ساختارهایی رشد کردهاند، بیشتر در معرض تنزل اهداف خواهند بود.
نشانههای فعال بودن کهن الگوی تنزل اهداف در مدرسه
بعضی مشاهدات ممکن است نشان دهند که این الگو در مدرسه شما فعال است.
در چنین شرایطی:
- مشکلات زیادی وجود دارد، اما برای حل مشکلات تلاش نمیشود.
- همیشه شیرهای آب چکه میکنند و ساعتهای دیواری خواب هستند و … کسی هم اعتراضی ندارد و اقدامی انجام نمیدهد.
- شرایط استثنایی و محدودیت زمان و سایر مشکلات موجود به عنوان دلیلی برای دست کشیدن از اهداف ذکر میشوند.
- هدفهایی که برای پروژههای درسی و مسابقات دانش آموزی در نظر گرفته شده، به مرور زمان فراموش میشود. در نتیجه این فعالیتها به کارهایی ظاهری و نمایشی تبدیل میشوند.
راهکارهای مواجهه با کهن الگوی تنزل اهداف در مدرسه
در مواردی که متوجه شدید این الگو فعال است، برای کاهش آسیبها به این راهکارها فکر کنید:
- بر اهداف تمرکز کنید. آنها را بنویسید و در جایی که مکرر دیده شوند نصب کنید.
- برای هدف گذاری فقط به وضع موجود توجه نکنید. استانداردهایی هم برای تعیین وضع مطلوب طراحی کنید و با توجه به این استانداردها و وضع موجود، اهدافتان را تعیین کنید.
- اهداف دیگری از خودتان یا دیگران که ممکن است با این اهداف در تعارض باشند را شناسایی کنید و به دنبال راه هایی برای همسویی اهداف بگردید.
- شاخصهایی برای اندازه گیری وضع موجود و مقایسه آن با اهداف تعیین کنید و در فاصلههای زمانی معین این شاخصها را اندازه بگیرید و «روند تغییرات» و «فاصلهشان با اهداف» را گزارش کنید.
- افراد یا مدارس دیگری که قابل مقایسه با شما هستند، اهداف مشابه شما دارند و عملکرد خوبی دارند، به عنوان «معیار مقایسه بیرونی» در نظر بگیرید و روند تغییرات آنها را هم بررسی کنید.
- در مقابل توجیهاتی برای ندیده گرفتن وضع موجود، یا صرف نظر موقت از اهداف، مقاومت کنید.
- فرآیندهای مشخصی برای بهبود وضع موجود طراحی کنید و مشخص کنید طی چه زمانی و با گذر از چه مراحلی به اهداف خواهید رسید.
- واقع بین باشید. در راستای اهداف بلند مدت، هر سال اهداف مشخصی انتخاب کنید که قابل دسترسی باشند و بر دستیابی به آنها تمرکز کنید.
مثالهای دیگری از کهن الگوی تنزل اهداف
- تنزل اهداف معلمان: از «ساخت کلاس یادگیرنده» تا «حفظ نظم کلاس»
- تنزل اهداف مدیران و موسسان مدارس: از «ساختن محیط یادگیری» تا «تعداد قبولی در کنکور و تیزهوشان»
- تنزل اهداف دانش آموزان: از «کسب رتبه جهانی و کشوری» تا «کسب رتبهای در مدرسه و منطقه»
- تنزل اهداف آموزش و پرورش: از «آموزش و پرورش با کیفیت برای نسل آینده» تا «پرداخت به موقع حقوق معلمان»
- تنزل اهداف مصلحان اجتماعی: از «بهبود وضعیت جهان» تا «کسب رضایت قدرتمندان»
- کاهش سطح انتظارات در ازدواج: از یافتن «همسر ایدهآل» تا پیدا کردن «کسی که حاضر به زندگی با من باشد»
- کاهش سطح انتظارات از ازدواج: از «ساختن زندگی رویایی» تا «تحمل یکدیگر»
نگاه یک متفکر سیستمی
یکی از مهمترین مهارتهای یک متفکر سیستمی، دیدن تغییرات تدریجی است. برای یک متفکر سیستمی تغییرات تدریجی مهمتر از اتفاقات ناگهانی هستند. اتفاقات ناگهانی بیشترین توجه را به خود جلب میکنند اما این تغییرات تدریجی هستند که بزرگترین آسیبها را به وجود میآورند.
بحرانهای بزرگی که امروز بشریت را تهدید میکنند، ناشی از همین تغییرات تدریجی هستند: بحران آب؛ تغییرات آب و هوایی و گرمایش زمین؛ افزایش شکاف طبقاتی؛ پیری جمعیت؛ وابستگی بیمارگونه به دنیای مجازی و بسیاری از بحرانهای بزرگ دیگر، با تغییرات تدریجی به وجود آمدهاند. با این حال این تغییرات توسط جوامع مختلف نادیده گرفته میشوند و کسی کاری برای حل آنها انجام نمیدهد.
ذهن غیر سیستمی در مواجهه با اتفاقات ناگهانی به احساسات مجال حرکت میدهد و اقدامهایی برای بهبود وضعیت انجام میدهد اما وقتی با تغییرات تدریجی مواجه میشود، با آنها خو میگیرد و آنقدر این تغییرات را ندیده میگیرد تا کار از کار بگذرد و تغییرات کوچک به بحرانهایی پیچیده تبدیل شوند.
مردمی که تفکر سیستمی داشته باشند، با دیدن اولین نشانههای تغییرات، به بررسی روندهای آینده و چارهجویی برای اصلاح روندها میپردازند. چنین مردمی اجازه نمیدهند دریاچهها، تالابها و دشتها خشک شوند؛ اجازه نمیدهند رابطههای دوستانه و عاشقانه به دشمنی و جدایی بیانجامند؛ و اجازه نمیدهند مدارسی که میتوانند جایی برای رشد و تعالی دانش آموزان باشند، به جایی برای تنبیه، تحقیر و استفاده ابزاری از دانش آموزان تبدیل شوند.
کهن الگوهای سیستمی
اگرچه مسایلی که با آنها مواجه هستیم تفاوتهای زیادی با هم دارند، الگوهای مشابهی در بعضی از آنها دیده میشود. وجود این الگوهای مشابه، نشاندهنده روشهای تصمیمگیری و ساختارهای مشابهی است که این الگوها را تولید میکنند. کهن الگوهای سیستمی بعضی از ساختارها و روشهای تصمیمگیری متداول و چگونگی عملکرد آنها را نشان میدهند. با استفاده از این الگوها میتوانیم با دیدن نشانههای مسایل، به ساختارهای شکلدهنده آنها پی ببریم و با اصلاح این ساختارها، موثرترین روشها را برای حل این مسایل به کار ببریم. توجه به این نکته ضروری است که این الگوها، صرفا مبنای اولیهای برای تشخیص هستند و برای هر مساله، عوامل و روابط دیگری که در آن مساله خاص اثر گذار هستند، باید در نظر گرفته شوند.
بعضی از کهن الگوهای سیستمی عبارتند از:
- کهن الگوی درمانهای بدتر از درد
- کهن الگوی انتقال فشار از راه حل اساسی به راهحل موقت
- کهن الگوی انتقال فشار به مداخلهگر
- کهن الگوی تنزل اهداف
- کهن الگوی تشدید رقابت
- کهن الگوی موفقیت برای موفق
- کهن الگوی محدودیت رشد
- کهن الگوی رشد و سرمایهگذاری ناکافی
- کهن الگوی تراژدی منابع مشترک
مجموعه مقالات «کهن الگوهای سیستمی در مدرسه» به مطالعه این الگوها در فضای مدرسه و آموزش و پرورش پرداخته است.