مدل ذهنی
«مدل ذهنی» تصویری است که وقتی افراد به موضوعی فکر میکنند، از آن موضوع در ذهن افراد شکل میگیرد و مبنای قضاوت و تصمیمگیری قرار میگیرد.
«مدل ذهنی» تصویری است که وقتی افراد به موضوعی فکر میکنند، از آن موضوع در ذهن افراد شکل میگیرد و مبنای قضاوت و تصمیمگیری قرار میگیرد.
«رشد نمایی» توسط حلقههای بازخوردی مثبت و زمانی به وجود میآید که افزایش مقدار متغیرهای حالت، باعث افزایش نرخهای ورود آنها شود.
«حلقه منفی» ساختار پایه به وجود آورنده رفتار هدفجو است و در آن، با مقایسه وضع موجود با هدف، یک ساختار کنترلی برای رسیدن به هدف شکل میگیرد.
«حلقه مثبت» ساختار پایه به وجود آورنده رشد نمایی است و در آن، افزایش در مقدار متغیرهای حالت در حلقه، منجر به افزایش نرخهای ورود حلقه میشود.
«حلقه بازخوردی بسته» ساختار اصلی سازنده سیستم است و نشان میدهد که چگونه عملکرد سیستم بر شکل گیری رفتار آینده سیستم اثر میگذارد.
«نظریه در عمل» روش تصمیم و اقدامی است که در مواجهه با شرایط واقعی، بر مبنای آن عمل میشود و البته ممکن است با «نظریه اظهار شده» متفاوت باشد.
«نظریه اظهار شده» روش تصمیم و اقدامی است که ما از آن پشتیبانی میکنیم و میگوییم اگر در شرایط خاصی قرار بگیریم، بر اساس آن عمل خواهیم کرد.
«نظریه اقدام» به بررسی «نظریه اظهارشده» و «نظریه در عمل» میپردازد و نشان میدهد که چگونه پیشفرضهای ما «نظریه در عمل» را شکل میدهند.
«اقدام»ها متغیرهای نرخی هستند که در طی زمان «متغیرهای حالت» را تغییر میدهند و درنتیجه وضعیت و رفتار آینده سیستم را مشخص میکنند.
تصمیمگیری فرآیندی است که طی آن، بر مبنای وضع موجود و اهداف، مقدار متغیرهای نرخ سیستم مشخص میشود و در نتیجه رفتار آینده سیستم شکل میگیرد.
دوشنبه ٢٤ اسفند ١٣٩٤ – حاشيههای مهم تر از متن در فاصله بين كلاس ها گشتی در مدرسه زدم. در انتهای حياط مدرسه دو سرويس
مسالهای در جامعه بروز میکند؛ افرادی برای مواجهه با مساله به دنبال راه حل میگردند؛برای اجرای راه حل پیشنهادی منابع بسیاری تخصیص پیدا میکند؛به نظر
امروز صبح با يكي از دوستان جلسه اي دارم و باز هم به نظر مي رسد كه دير خواهم رسيد. البته نگران نباشيد، مشغول رانندگي
این مقاله به مسیر یادگیری طی شده در گروه آموزشی و پژوهشی آسمان در دانشگاه صنعتی شریف میپردازد و در مجله «رشد مدرسه فردا» چاپ شده است.
«چشم انداز مشترک» تصویری روشن و قابل فهم از آیندهای است که کارکنان و سایر ذینفعان یک سازمان تلاش میکنند سهمی در شکل گیری آن داشته باشند.
«ناتوانی آموخته شده» ناشی از شکستهای گذشته است. وقتی حس کنیم در زمینهای نمیتوانیم موفق شویم، دیگر تلاش نمیکنیم و همیشه شکست خورده باقی میمانیم.
کهن الگوی «تنزل اهداف» یک ساختار سیستمی است که نتیجه فعال شدن آن در مدرسه و نظام آموزش و پرورش، تنزل اهداف در مدرسه و راضی شدن به وضع موجود است.
«نظریه ساختمان سیستم» نقش مهمی در فهم سیستمها دارد و مشخص میکند که چگونه میتوانیم به ساختار سیستمها پی ببریم و آنها را مدل کنیم.
جلسه چهارم دوره «یادگیری و تفکر سیستمی در مدرسه» به معرفی مفهوم مدلهای ذهنی و مقایسه آنها با مدلهای نوشتاری، مدلهای ریاضی و مدلهای دینامیکی میپردازد.
Title: The Fifth Discipline: The Art and Practice of the Learning Organization
Author: Peter M. Senge
Publisher: Doubleday
First Published: 1990
Current Edition: 2006