ناهمسازی شناختی
روباه به درون تاک خزید و به انگورهای درشت و خوشرنگ و رسیدۀ آن خیره ماند. او با پنجه روی تنۀ تاکها افتاد و گردن
خانه » استدلال
روباه به درون تاک خزید و به انگورهای درشت و خوشرنگ و رسیدۀ آن خیره ماند. او با پنجه روی تنۀ تاکها افتاد و گردن
فاصله بين آنچه هستيم (وضع موجود) و آنچه مي خواهيم كه باشيم (وضع مطلوب/هدف) زمينه را براي تلاش براي تغيير و بهبود وضع موجود فراهم
«حلقه منفی» ساختار پایه به وجود آورنده رفتار هدفجو است و در آن، با مقایسه وضع موجود با هدف، یک ساختار کنترلی برای رسیدن به هدف شکل میگیرد.
«پرسشگری» فرآیندی است که طی آن از دیگران خواسته میشود تا روش تصمیمگیری و مدل ذهنیشان را آشکار کنند و توضیح دهند که چگونه به تصمیم خاصی رسیدهاند.
«ریشه مساله» در نگاه سیستمی، ساختاری است که باعث دور شدن از «هدف» و به وجود آمدن «مساله» و «نشانههای مساله» میشود.
علی ملکی مهندس ارشد نرم افزار در شرکت گوگل است. متن زیر تجربه شرکت ایشان در دوره «آشنایی با تفکر سیستمی» در بهار ۱۴۰۰ است.
«حضور» (Presence) یعنی نسبت به شرایطی که در آن قرار داریم و نسبت به افکار، احساسات و اقدامهای خودمان و دیگران تامل و آگاهی داشته باشیم.
ابزار کوه یخ برای تحلیل مساله استفاده میشود. این ابزار مساله را در چهار سطح «رویداد»، «روند»، «ساختار» و «مدل ذهنی» بررسی میکند.
جلسه نهم دوره «از تفکر سیستمی تا دینامیک سیستمها» به بررسی پروژههای شرکت کنندگان در دوره به عنوان مثالهایی عملی و کاربردی میپردازد.
«تفکر علمی» یکی از «مهارتهای تفکر سیستمی» است که کمک میکند از «مدلهای موجود» که دارای خطا هستند، برای شناخت و تصمیم گیری استفاده کنیم.
متغیرهای «حالت» یا «مخزن» نتیجه انباشت متغیرهای نرخ در طی زمان هستند و نشان دهنده وضعیت فعلی و تاریخچه گذشته سیستم هستند. همچنین اغلب تصمیمگیریها و اقدامها بر مبنای این متغیرها انجام میشود.