ابزار کوه یخ برای تحلیل مساله
ابزار کوه یخ برای تحلیل مساله استفاده میشود. این ابزار مساله را در چهار سطح «رویداد»، «روند»، «ساختار» و «مدل ذهنی» بررسی میکند.
خانه » ساختار
ابزار کوه یخ برای تحلیل مساله استفاده میشود. این ابزار مساله را در چهار سطح «رویداد»، «روند»، «ساختار» و «مدل ذهنی» بررسی میکند.
«نمودارهای رفتار در طول زمان» تغییرات متغیرها در طی زمان را نشان میدهند. در این نمودارها محور افقی زمان است و محور عمودی متغیر مورد نظر.
مرز سیستم مشخص میکند که چه عواملی عضو سیستم هستند و چه عواملی عضو سیستم نیستند و خارج از سیستم قرار میگیرند.
رفتار سیستم تغییرات مقادیر متغیرهای سیستم در طی زمان را نشان میدهد و با استفاده از «نمودارهای رفتار در طول زمان» نشان داده میشود.
«نظریه ساختمان سیستم» نقش مهمی در فهم سیستمها دارد و مشخص میکند که چگونه میتوانیم به ساختار سیستمها پی ببریم و آنها را مدل کنیم.
ساختار سیستم مشخص میکند که چه عواملی عضو سیستم هستند و این عوامل چگونه به هم مربوط هستند. ساختار سیستم «رفتار سیستم» را شکل میدهد.
تفکر درونزا (ساختار به عنوان علت) زیربنای تفکر سیستمی است و به این واقعیت اشاره دارد که این «ساختار سیستم» است که «رفتار سیستم» را میسازد.
فکر سیستمی مسوولیت رفتار سیستم را به عوامل داخل سیستم و کسانی که سیاستها و ساختار سیستم را مشخص میکنند نسبت میدهد.
فکر غیر سیستمی رفتار سیستم را به عوامل خارجی و غیر قابل کنترل نسبت میدهد.
فکر سیستمی علیت را به صورت یک فرآیند جاری می بیند و توجه دارد که نه تنها علت ها بر معلول ها اثر می گذارند، بلکه معلول ها هم بر علت هایشان به طور مستقیم یا با واسطه هایی اثر می گذارند. علاوه بر این، علت های مختلف هم بر همدیگر اثر می گذارند.
«راه حل موقت» راه حلی است که «نشانههای مساله» را از بین میبرد و در عین حال ممکن است «پیامدهای ناخواسته»ای داشته باشد.
این مقاله به موضوع «هدف نظام آموزشی» میپردازد و مسیری برای باز طراحی مدارس و دانشگاهها نشان میدهد.
بهار بندعلی دکترای مدیریت آموزشی و مدرس دانشگاه است. متن زیر تجربه شرکت ایشان در دوره «آشنایی با تفکر سیستمی» در بهار ۱۴۰۰ است. «مدتها
«پویایی شناسی سیستمها» یا «دینامیک سیستمها» یکی از مکتبهای تفکر سیستمی است که شبیهسازی رفتار سیستمهای اقتصادی و اجتماعی را به کمک کامپیوتر امکان پذیر کرده است.
«تفکر کل نگر» یکی از مهارتهای تفکر سیستمی است که کمک میکند به جای غرق شدن در جزییات، به کل سیستم و روابط اصلی شکل دهنده رفتار آن توجه کنیم.
روباه به درون تاک خزید و به انگورهای درشت و خوشرنگ و رسیدۀ آن خیره ماند. او با پنجه روی تنۀ تاکها افتاد و گردن
پیرهن خاکستری قصه نوجوانی است که به سرزمین سکههای نقره میرود. او در آن سرزمین با تناقضهایی مواجه میشود و با آگاهیهایی که پیدا میکند، سعی میکند مشکلات مردم آن سرزمین و سرزمینی که از آنجا آمده را حل کند.
فکر سیستمی مسوولیت رفتار سیستم را به عوامل داخل سیستم و کسانی که سیاستها و ساختار سیستم را مشخص میکنند نسبت میدهد.
فکر غیر سیستمی رفتار سیستم را به عوامل خارجی و غیر قابل کنترل نسبت میدهد.
در پست هاي قبلي در مورد اهميت شناخت وضع موجود و نقش آن در هدف گذاري و اقدام نوشتيم. رييس اتاق بازرگاني در نوشته اي