«تفکر عملیاتی» یکی از «مهارتهای تفکر سیستمی» است که باعث میشود به جای جستجوی عوامل موفقیت و شکست، به چگونگی ساختن مسیر موفقیت توجه کنیم. افرادی که مهارت تفکر عملیاتی در آنها رشد پیدا کرده است، با توجه به وضع موجود، مسیری از «تصمیم»ها و «اقدام»ها طراحی میکنند که وضعیت را بهبود میدهد و اهداف را در طی زمان محقق میکند.
«تفکر عملیاتی» در مقابل «تفکر عامل محور»
«تفکر عامل محور» به فهرست کردن عوامل موثر یا دارای همبستگی با نتایج مورد انتظار میپردازد. در واقع این نوع از تفکر به دنبال تقلید از عواملی است که باعث موفقیت دیگران شده است.
«تفکر عملیاتی» در مقابل بر علیت متمرکز است و میخواهد بداند رفتار سیستم در دنیای واقع چگونه شکل میگیرد. به این ترتیب، تفکر عملیاتی در تلاش برای ساختن مسیر موفقیت با توجه به شرایطی است که ما با آن مواجه هستیم.
مثالی از تفکر عملیاتی
به عنوان مثال، برای تولید یک قطعه در یک کارگاه نیاز به مواد اولیه، تجهیزات تولید و کارگران ماهر داریم. اگر مدیران کارگاه تصمیم بگیرند که ظرفیت تولید را افزایش دهند، در مرحله اول بدون تغییر در منابع، میتوانند با اضافهکاری مقداری افزایش ظرفیت دهند. اما اضافهکاری راه حلی موقت است. برای افزایش تولید بیشتر، در مرحله بعدی ممکن است به افزایش شیفتهای کاری فکر شود که نیاز به جذب و آموزش کارگران جدید دارد. افزایش ظرفیت بیش از این مقدار نیاز به تجهیزات جدید و فضای کاری جدید خواهد داشت و تمام اینها نیاز به سرمایه گذاری جدید دارند.
تمرین برای تقویت مهارت «تفکر عملیاتی»
یکی از مشکلاتی که با آن مواجه بودهاید را در نظر بگیرید.
- فهرستی از عواملی که در این مساله اثر گذار بودهاند تهیه کنید.
- این عوامل تا چه حد نشاندهنده این هستند که سیستمی که با آن مواجه هستید چگونه کار میکند؟
- سیستمی که با آن مواجه هستید واقعا چگونه کار میکند؟
- مشکل چگونه به وجود آمده و چگونه باقی مانده یا وخیمتر شده؟
- به جای اینکه دنبال یافتن عوامل موثر بگردید، به دنبال یافتن مکانیزم ها، فرآیندها و چگونگیها باشید.
- به دنبال متغیرهایی باشید که در طی زمان انباشته شده یا خالی میشوند.
این متغیرها را چه چیزهایی پر و خالی میکنند؟
مهارتهای تفکر سیستمی
یادگیری مجموعهای از مهارتهای فکری در کنار هم میتواند به تقویت تفکر سیستمی کمک کند.
مهارتهای زیر بخشی از «مهارتهای تفکر سیستمی» هستند: