نویسنده: محمدعلی اسماعیلزادهاصل
عضو شورای راهبری گروه آموزشی و پژوهشی آسمان در دانشگاه صنعتی شریف
این مقاله به موضوع هدف نظام آموزشی میپردازد و در شماره بهمن ۱۳۹۷ مجله رشد مدرسه فردا چاپ شده است.
عنوان و لینک مقاله چاپ شده: یدالله مع الجماعه: نقش شبکههای ارتباطی مدارس در توسعه و عدالت آموزشی
مقدمه
آموزش و پرورش رایگان، زمینه کسب دانش و مهارت های کاری برای تمام افراد جامعه و شکسته شدن تله فقر را فراهم می کند. با این حال کسب دانش و مهارت های کاری، برای به دست آوردن شغل مناسب، کافی نیست. مطالعات متعدد طی سال های گذشته، نشان می دهد که در دنیای واقعی، شغل های مناسب به افرادی می رسد که دسترسی به شبکه های پشتیبان اجتماعی داشته باشند. در این مقاله، نقش مدارس در شکل گیری این شبکه ها و افزایش سرمایه اجتماعی دانش آموزان شرح داده شده است.
عدالت آموزشی و تلاش ناموفق برای شکستن تله فقر
تله یا چرخه فقر در حوزه آموزش، به وضعیتی اشاره می کند که در آن، افراد فقیر به علت فقر خود، توان سرمایه گذاری برای کسب دانش و مهارت های کاری لازم برای به دست آوردن شغل مناسب در جامعه را ندارند و درنتیجه ناچار به پذیرش شغل های با درآمد کمتر می شوند و فقیر باقی می مانند. عدالت آموزشی راهکاری برای شکستن تله فقر است. هدف عدالت آموزشی، در اختیار قراردادن فرصت های یادگیری برابر برای تمام اقشار جامعه است.
به این ترتیب، افرادی که به دنبال عدالت آموزشی هستند، امید دارند که قشر فقیر و متوسط جامعه بتوانند با استفاده از این فرصت های یادگیری و کسب دانش و مهارت های لازم، شغل های مناسب تری در جامعه به دست آورند و درنتیجه با کسب درآمد بیشتر، وضعیت رفاهی بهتری برای خودشان و خانواده شان ایجاد کنند.
با این حال مطالعات متعدد طی سالهای گذشته نشان می دهد که در دنیای واقعی، کسب دانش و مهارت های لازم توسط افرادی که از قشر فقیر و متوسط جامعه هستند، منجر به کسب شغل های بهتری توسط آنها نمی شود. در این وضعیت می توان ادعا کرد که عدالت آموزشی با تعریف فعلی، حتی در مواردی که به اهداف اولیه خود برای ایجاد فرصت های یادگیری برای اقشار مستضعف رسیده است، در بهتر کردن وضع شغلی و معیشتی آنها ناموفق بوده است.
حلقه گم شده برای اتصال عدالت آموزشی به عدالت شغلی و درآمدی
یکی از مهمترین عوامل تاثیر گذار بر «به دست آوردن شغل مناسب» در جامعه، «سرمایه اجتماعی» است. تلاش برای ایجاد عدالت آموزشی، اگر منجر به افزایش سرمایه اجتماعی افراد نشود، به ثمر نخواهد رسید.
بخش مهمی از سرمایه اجتماعی هر فردی، تعداد افرادی است که در جامعه آنها را می شناسد و با آنها رابطه دارد (آشنایان)، و تعداد افرادی که با آنها ارتباط نزدیک و دوستانه دارد. تحقیقات متعدد طی پنجاه سال گذشته نشان داده است که هرچه تعداد آشنایان و دوستان نزدیک فردی بیشتر باشد و هرچه این آشنایان و دوستان نزدیک، شبکه غنی تری از منابع، ارتباطات، سرمایه و فرصتها را به اشتراک بگذارند، «به دست آوردن شغل مناسب» و «رشد در آن شغل» برای آن فرد بهتر فراهم می شود.
افرادی که از طبقات ثروتمند جامعه هستند، نه تنها از طریق خانواده خود به یک شبکه غنی از آشنایان دسترسی دارند، بلکه با ورود به مدارس خاص، از شبکههای ارتباطی که این مدارس برایشان فراهم می کنند، بهرهمند می شوند.
مدارس خاص، سالهاست که به اهمیت ایجاد شبکه های ارتباطی پی برده اند و تلاش می کنند علاوه بر ایجاد ارتباط عمیق بین هر دوره از دانش آموزان و فارغ التحصیلان مدرسه، به بهانه های مختلف زمینه ارتباط بین گروه های مختلف فارغ التحصیلان و دانش آموزانشان را هم فراهم کنند. به این ترتیب، فارغ التحصیلان و دانش آموزان این مدارس، به شبکه ای بسیار گسترده و غنی از منابع، ارتباطات، سرمایه و فرصتها دسترسی پیدا می کنند و از این شبکه برای ایجاد شغل های جدید (کارآفرینی) یا به دست آوردن شغل مناسب و سرعت دادن به رشد در مسیر شغلی استفاده می کنند.
از طرف دیگر، گسترش مدارس خاص و جدا کردن دانش آموزانی که از طبقات ثروتمند جامعه هستند یا پدرانشان موقعیت شغلی مهمی دارند، دسترسی دانش آموزان مدارس معمولی به شبکه های ارتباطی غنی را کمتر از پیش کرده است.
توسعه شبکه های ارتباطی در مدرسه برای تحقق اهداف عدالت آموزشی
دانش آموزانی که از طبقات فقیر و متوسط جامعه هستند، شبکه ارتباطی و سرمایه اجتماعی ضعیفی دارند که مانع موفقیت آنها در آینده می شود. مدرسه مهمترین جایی است که می تواند به تقویت این شبکه های ارتباطی و افزایش سرمایه اجتماعی این دانش آموزان کمک کند و آنها را از تله فقر نجات دهد.
مدارس از چند روش می توانند به غنای شبکه های ارتباطی دانش آموزانشان کمک کنند:
1. افزایش مهارت های ارتباطی دانش آموزان و توسعه شبکه ارتباطی بین دانش آموزان
2. توسعه شبکه ارتباطی فارغ التحصیلان و مرتبط کردن آن با دانش آموزان
3. ارتباط شبکه ارتباطی اولیا و مربیان با فارغ التحصیلان و دانش آموزان
4. ایجاد ارتباط با شبکه های ارتباطی موجود در جامعه و تشکیل انجمن حامیان مدرسه
۱- شبکه ارتباطی بین دانش آموزان
مدارس می توانند آموزش مهارت های ارتباطی به دانش آموزان و توسعه شبکه ارتباطی بین دانش آموزان را به طور همزمان دنبال کنند. در واقع فعالیت هایی که منجر به یادگیری مهارت های ارتباطی می شود، می تواند با طراحیهایی هوشمندانه، همزمان به توسعه شبکه ارتباطی بین دانش آموزان هم کمک کند. در این زمینه مدارس می توانند به هفت شاخص فردی و سه شاخص گروهی توجه کنند و تلاش کنند این شاخص ها را در مدرسه ارتقا دهند:
شاخص های فردی:
۱. همکاری دانش آموزان با یکدیگر برای رسیدن به اهداف مشترک («یادگیری از راه خدمت» می تواند یک استراتژی برای رشد این شاخص باشد)
۲ و ۳. «دغدغه مند بودن» و «شناخت» نسبت به مسایل سایر دانش آموزان، مدرسه، محله و جامعه (یک نمونه فعالیت در این زمینه با عنوان «دغدغه یادگیری» در صفحات ۲۰ و ۲۱ مجله رشد معلم، دوره ۳۵، شماره ۲، آبان ۱۳۹۵ شرح داده شده است)
۴. «تفکر مراقبتی» و اهمیت دادن به وضعیت و سرنوشت دیگران، از جمله همکلاسیها و هممدرسهایها (ایجاد گروه هایی از دانش آموزان که چیزهایی که بلد هستند را به یکدیگر یاد می دهند و ضعف های همدیگر را برطرف می کنند، می تواند به رشد این شاخص کمک کند)
۵. «هویت جمعی» و خود را عضو کلاس، مدرسه، محله و جامعه دانستن (افزایش مهارت «دیگری پذیری» در مدرسه، احترام به تک تک دانش آموزان فارغ از وضعیت تحصیلی و جایگاه اجتماعی، و مبارزه با قلدری، می تواند به افزایش احساس «پذیرفته شدن» در جمع و شکل گیری هویت جمعی کمک کند)
۶. «اعتماد» به هم کلاسی ها و هم مدرسه ای ها (اعتماد دانش آموزان به یکدیگر از طریق به وجود آمدن قواعد اخلاقی مشترک در مدرسه و از طریق ایجاد فرصت همکاری با یکدیگر در فعالیت های مدرسه به وجود می آید)
۷. مشارکت در فعالیت های جمعی و نهادهای دانش آموزی (فعال کردن شوراهای دانش آموزی و نهادهای دانش آموزی دیگر که در زمینه های مورد علاقه دانش آموزان مانند ورزش، هنر، علوم و مسایل اجتماعی فعالیت می کنند، می تواند به بهبود این شاخص کمک کند)
شاخص های گروهی:
۱. تعداد و تنوع فعالیت های گروه های فعال دانش آموزی
۲. میزان فعال بودن گروه های دانش آموزی
۳. تنوع دانش آموزان در هر گروه و هم گروه شدن دانش آموزانی از کلاس ها، پایه ها، سطوح علمی، اجتماعی، اعتقادی و سلیقه ای مختلف
۲- شبکه ارتباطی فارغ التحصیلان
بسیاری از فارغ التحصیلان مدرسه، به واسطه علاقه ای که به مدرسه و محله تحصیلشان دارند، حاضرند شبکه ارتباطی و سرمایه اجتماعی که در اختیار دارند را با سایر فارغ التحصیلان و دانش آموزان مدرسه به اشتراک بگذارند. مدارسی که به اهمیت این سرمایه اجتماعی پی برده اند، به بهانه های مختلف فارغ التحصیلان را گرد هم می آورند و تلاش می کنند بین فارغ التحصیلان هر دوره، فارغ التحصیلان دوره های مختلف، و بین فارغ التحصیلان با دانش آموزان ارتباط ایجاد کنند. برنامه هایی مثل گردهمایی سالانه، برنامه های جهادی، نمایشگاه دستاوردهای فارغ التحصیلان و مانند آنها، بهانه هایی برای گسترش این شبکه ارتباطی و افزایش تعداد رابطه های آشنایی است.
در صورتی که مدارس بتوانند در کنار گروه های دانش آموزی، تعداد، تنوع و در هم تنیده بودن گروه های فعال فارغ التحصیلی خود را افزایش دهند و بین این گروه ها و گروه های دانش آموزی ارتباط موثر برقرار کنند، عمق شبکه ارتباطی و در نتیجه سرمایه اجتماعی دانش آموزان و فارغ التحصیلان مدرسه به شدت افزایش پیدا خواهد کرد.
۳- شبکه ارتباطی اولیا و مربیان
اگرچه اولیای دانش آموزان و معلمان مدرسه می توانند شبکه ارتباطی ارزشمندی در اختیار دانش آموزان قرار دهند، با این حال فرصت های لازم برای فعال شدن این شبکه ها در مدرسه ایجاد نمی شود. برنامه هایی مثل «روز پدر و فرزند» که در آن پدرها به مدرسه می آیند و به همراه فرزندانشان فعالیت هایی انجام می دهند، یا جلب مشارکت معلم ها و اولیا در پروژه هایی که گروه های فعال دانش آموزی انجام می دهند، از جمله کارهایی است که مدرسه ها می توانند برای فعال کردن شبکه ارتباطی اولیا و مربیان انجام دهند.
۴- ارتباط با جامعه و ایجاد انجمن حامیان مدرسه
غیر از فارغ التحصیلان، اولیا و مربیان، افراد و نهادهای زیادی در جامعه هستند که علاقه و توانایی حمایت از مدرسه و دانش آموزان را دارند. یک پزشک که در نزدیکی مدرسه طبابت می کند، یک کشاورز، یک نانوا، یک کارمند، یک حسابدار، یک مهندس، یک پلیس و یک بازنشسته باتجربه، به عنوان افراد و از طرف دیگر یک ایستگاه آتش نشانی، یک بیمارستان، یک دانشگاه، یک مرکز پرورش گل و گیاه، یک دامداری، یک سازمان دولتی و یک کارخانه یا کارگاه تولیدی به عنوان نهادها، می توانند به حمایت مدرسه و دانش آموزان بیایند و با به اشتراک گذاشتن شبکه ارتباطی و سرمایه اجتماعی شان با دانش آموزان مدرسه، به رشد سرمایه اجتماعی دانش آموزان کمک کنند و گسترش دامنه آشنایان آنها کمک کنند.
به این منظور، مدرسه ها فعالیت های بسیار گسترده ای می توانند طراحی کنند:
1. گسترش فعالیت های «یادگیری از راه خدمت». توجه به رشد دغدغه های اجتماعی دانش آموزان و فراهم کردن فرصت ارایه خدمت به جامعه، از یک سو شبکه های ارتباطی دانش آموزان با سایر اعضای تیم های پروژه های خدمت را عمیق تر می کند و از سوی دیگر فرصت همراهی فارغ التحصیلان، اولیا، مربیان و سایر افراد و نهادهای مرتبط در جامعه با گروه های دانش آموزی و درنتیجه توسعه شبکه آشنایان را فراهم می کند.
2. برگزاری کلاس های آموزشی در خارج از مدرسه. دانش آموزان به تناسب محتوای آموزشی، می توانند یک روز را در بیمارستان، روز دیگری را در یک دامداری و روز دیگری را در یک باغ یا یک ایستگاه آتش نشانی بگذرانند. به این ترتیب زمینه آشنایی آنها با افراد دیگری که در محیط زندگی آنها فعال هستند فراهم می شود.
3. دعوت از افراد و نهادها برای برگزاری دوره های آموزشی مرتبط در مدرسه. بسیاری از درس ها مانند درس علوم، کار و فن آوری، تفکر و پژوهش و مطالعات اجتماعی، می تواند با همراهی افراد متخصص این حوزه ها در مدرسه انجام شود و به همین بهانه، دانش آموزان با چنین افرادی آشنا خواهند شد.
4. ایجاد فرصت های کارآموزی. همراهی مدرسه و اولیای دانش آموزان با حامیان مدرسه، می تواند فرصت های کارآموزی دانش آموزان در اوقات فراغتشان را گسترش دهد و به این ترتیب، هم شبکه ارتباطی شان گسترش پیدا خواهد کرد و هم برای فضای کاری آینده شان آماده تر خواهند شد.
منابع
- Bian, Y., Huang, X., Zhang, L., 2015. Information and favoritism: The network effect on wage income in China, Social Networks 40, pp. 129-138.
- Burt R.S., 2017, Structural Holes versus Network Closure as Social Capital, In Social capital (pp. 31-56). Routledge.
- Coleman, J.S., 1988. Social capital in the creation of human capital. American journal of sociology, 94, pp.S95-S120.
- Dufur, M.J., Parcel, T.L. and Troutman, K.P., 2013. Does capital at home matter more than capital at school? Social capital effects on academic achievement. Research in Social Stratification and Mobility, 31, pp.1-21.
- Granovetter, Mark, 1983. The Strength of Weak Ties: A Network Theory Revisited, Sociological Theory, Vol. 1, pp. 201-233
- Helliwell, J.F. and Putnam, R.D., 2007. Education and social capital. Eastern Economic Journal, 33(1), pp.1-19.
- Kwon, S.W., Adler, P.S., 2014. SOCIAL CAPITAL: Maturation of a Field of Research, Academy of Management Review, Vol. 39, No. 4, 412-422
- Lin, N., 2017. Building a network theory of social capital. In Social capital (pp. 3-28). Routledge.
- OECD, 2007. Human Capital: How what you know shapes your life
- Plagens, G.K., 2011. Social capital and education: Implications for student and school performance. Education and Culture, 27(1), pp.40-64.
- Putnam, R.D., 2000. Bowling alone: America’s declining social capital. In Culture and politics (pp. 223-234). Palgrave Macmillan, New York.
- Schneider, M., Teske, P., Marschall, M., Mintrom, M. and Roch, C., 1997. Institutional arrangements and the creation of social capital: The effects of public school choice. American Political Science Review, 91(1), pp.82-93.
- Woolcock, M. and Narayan, D., 2000. Social capital: Implications for development theory, research, and policy. The World Bank research observer, 15(2), pp.225-249.