تفکر سیستمی یا نگرش سیستمی چیست؟
وقتی با رویدادهایی مواجه میشویم، این سوال مطرح میشود که چه چیزی باعث به وجود آمدن این رویدادها شده است. مثلا چرا باران آمد، چرا جنگل آتش گرفت، چرا بیماری به وجود آمد، چرا قیمتها افزایش پیدا کرد، چرا یک شرکت ورشکسته شد و ….
در گذشته انسانها برای پاسخ به چنین سوالاتی، عامل به وجود آمدن آنها را تقدیر، سحر و جادو، بخت و اقبال و مانند آنها اعلام میکردند. با گسترش دانش بشری، انسانها توانستند توضیحات دقیقتری برای بسیاری از پدیدهها ارایه کنند. مثلا انسانها متوجه شدند که بارش باران بخشی از چرخه آب است. با تابش خورشید به دریاها و اقیانوسها، بخشی از آب آنها بخار و به ابر تبدیل میشود. باد این ابرها را به سرزمینهای دیگری میبرد. در شرایط مساعدی ابرها میبارند، آب آنها در رودخانهها جاری میشود و نهایتا ممکن است بخشی از آن دوباره به دریاها و اقیانوسها برسد. به این ترتیب مطالعه آب و هوا امکان پذیر شد و مدلهایی طراحی شد که میتوانند به پیشبینی وضعیت آب و هوا در آینده بپردازند.
تفکر سیستمی یا نگرش سیستمی یک پارادایم فکری است که در جستجوی چگونگی بروز رویدادها و شکلگیری پدیدهها، به دنبال شناخت سیستمهایی است که چنین پیامدهایی را به وجود آوردهاند. به عبارت دیگر، در پارادایم تفکر سیستمی این نگرش وجود دارد که «این ساختار سیستم است که رفتار سیستم را ایجاد میکند». به این ترتیب یک متفکر سیستمی با شناخت ساختار سیستم، میتواند پیامدهای هر اقدام را پیشبینی کند و در نتیجه اقدامهایی را انتخاب کند که پیامدهای بهتری در آینده به وجود میآورند.
به این ترتیب وقتی فردی با نگرش سیستمی به پدیدهای مثل افزایش قیمتها فکر میکند، به دنبال عواملی میگردد که در افزایش قیمت نقش داشتهاند. با توجه به اینکه قیمت یک مفهوم اقتصادی است، در این جستجو یک متفکر سیستمی به سراغ دانش زمینهای اقتصاد میرود تا با استفاده از مجموعه دانشی که در طی سالیان در این حوزه توسعه داده شده است و با استفاده از مهارتها و ابزارهای تفکر سیستمی، به شناخت دقیقتری در این مورد دست پیدا کند.
به این ترتیب، تفکر سیستمی بینیاز از سایر حوزههای دانش نیست، بلکه در هر زمینهای از دانشی که در آن حوزه توسعه پیدا کرده است استفاده میکند تا شناخت بهتری نسبت به آن مساله ایجاد کند. با این حال، استفاده از مهارتها و ابزارهای تفکر سیستمی در هر زمینهای میتواند شناخت بسیار عمیقتری ایجاد کند که پیش از آن برای دانشمندان آن حوزه در دسترس نبوده است.
مقاومت سیستمها در مقابل سیاستها
Policy Resistance
مسالهای در جامعه بروز میکند؛
افرادی برای مواجهه با مساله به دنبال راه حل میگردند؛
برای اجرای راه حل پیشنهادی منابع بسیاری تخصیص پیدا میکند؛
به نظر میرسد مساله حل شده است؛
چند وقت بعد اما وقتی دوباره بررسی میکنیم، میبینیم که همان مسالهها هنوز وجود دارد و حتی تشدید هم شده است.
تلاشهای پیدرپی برای حل مشکل مسکن فقرا، بیکاری، افزایش سطح قیمتها (تورم)، مبارزه با مواد مخدر، مقابله با بزهکاریها، آلودگی آب و هوا، ترافیک، مصرف انرژی، زباله، بیانگیزگی کارکنان، از دست دادن سهم بازار یک شرکت، کیفیت آموزش در مدرسه و بسیاری از مشکلات دیگری که در جامعه وجود دارد، به طور پیوسته مراحل مشابهی را طی میکنند.
یکی از مهمترین دلایل شکست پیاپی این تلاشها، توجه نکردن به مکانیزمهای کنترلی موجود در سیستمهای اقتصادی و اجتماعی است. این مکانیزمها به دلایل مختلفی مخفی میمانند یا ندیده گرفته میشوند. در نتیجه طرحهایی که برای اقدام طراحی میشوند، طرحهایی سادهانگارانه هستند که از همان ابتدا برای شکست طراحی شدهاند.
برای مطالعه بیشتر در این زمینه به مقاله «مقاومت سیستمها در مقابل سیاستها» مراجعه کنید.
کدام مهارتهای فکری به شکل گیری مهارت تفکر سیستمی کمک میکنند؟
تفکر سیستمی یک مهارت اکتسابی است که از طریق آموزش و تمرین قابل یادگیری و پرورش است. بخشی از تفکر سیستمی جنبه فلسفی دارد و بخشی از آن شامل ابزارهایی است که با استفاده از آنها میتوانیم مسایلی که با آنها مواجه هستیم را بهتر تحلیل کنیم. همچنین میتوانیم با تفکر سیستمی فرآیندهایی برای شناخت و حل مساله طراحی کنیم. تقویت مهارتهای زیر و به کار بردن آنها در حل مسالههای مختلف، میتواند به پرورش مهارت تفکر سیستمی کمک کند:
- تفکر پویا (تفکر در طول زمان) مهارت دیدن مسایل در بعد زمان است. اینکه بفهمیم با طی چه روندی در گذشته به وضع فعلی رسیدهایم و چه سناریوهایی برای مسیرهای آینده وجود دارد.
- تفکر درونزا (تفکر ساختار به عنوان علت) مهارت دیدن ساختارهایی است که در درون سیستم وجود دارند و رفتار سیستم را به وجود آوردهاند. این مهارت موجب میشود افراد به جای سرزنش دیگران و تمرکز بر چیزهایی که در اختیارشان نیست، با تمرکز بر عوامل درون سیستم به طراحیهایی دست بزنند که وضعیت را بهبود دهد.
- تفکر کل نگر مهارت رها شدن از جزییات و دیدن تصویر کلی است. مهارت کنار گذاشتن تفاوتها و تمرکز بر شباهتهایی که باعث میشود به درک بهتری از سیستم دست پیدا کنیم.
- تفکر عملیاتی مهارت شناخت چگونگیها در سیستم است. این مهارت با تمرکز بر چگونگی ارتباط بین عوامل مختلف، به ساز و کار درونی سیستم و چگونگی شکل گیری رفتار سیستم بر مبنای این عوامل میپردازد.
- تفکر حلقه بسته مهارت دیدن اثر هر اقدام بر تصمیمها و اقدامهای آینده است.
- تفکر کمی مهارت استفاده از دانش موجود برای مقداردهی و استفاده از متغیرهای کمی و کیفی مختلفی است که ممکن است اندازه گیری دقیقی برای آنها انجام نشده باشد.
- تفکر علمی مهارت استفاده از مدلها برای یافتن نقاط اهرمی است که با استفاده از منابع محدود، میتوانند بیشترین بهبود را در وضعیت سیستم ایجاد کنند.
برای آشنایی بیشتر با این مهارتها به مقاله «مهارتهای تفکر سیستمی» مراجعه کنید.
تفکر سیستمی و مدلهای ذهنی
وقتی به موضوعی فکر میکنیم، بلافاصله عوامل مختلفی که از آن موضوع در ذهن داریم فراخوانی میشود. ذهن بر مبنای عوامل فراخوانی شده و روابطی که بین آنها برقرار میکند، در واقع مدلی از آن موضوع میسازد و بر مبنای همین مدل نتیجه گیری و تصمیمگیری میکند. این مدل محدود به عواملی است که در آن زمان در ذهن فراخوانی شده و ممکن است دارای ابهامها و اشکالهایی هم باشد. به چنین مدلهایی که در ذهن شکل میگیرند و مبنای تصمیمگیری و اقدام اهداف قرار میگیرند، مدل ذهنی میگویند.
تفکر سیستمی اطلاعات مختلف در مورد یک موضوع را به هم پیوند میدهد و کمک میکند شناخت بهتری در مورد آن موضوع پیدا کنیم. به این ترتیب اطلاعات پراکندهای که قبلا در ذهن داشتیم، به تصویر یکپارچهای تبدیل میشوند. این تصویر یکپارچه کمک میکند متوجه شویم چه عواملی مرتبط با آن موضوع هستند و تغییر هر یک از این عوامل، چه اثراتی بر عوامل دیگر خواهد گذاشت.
مثلا اگر مشتریان از محصولات یک شرکت ناراضی هستند، تفکر سیستمی کمک میکند متوجه شویم چه عواملی این نارضایتی را ایجاد کردهاند و چگونه میتوانیم رضایت مشتریان را افزایش دهیم.
برای آشنایی بیشتر با مدلهای ذهنی به مقاله «مدل ذهنی» مراجعه کنید.
ابزارهای تفکر سیستمی
ابزارهای مختلفی میتوانند به تفکر سیستمی کمک کنند. بخشی از این ابزارها در مرحله «فهم سیستم» و «شناخت مساله» به کمک میآیند و بعضی از آنها میتوانند به «طراحی» راهحلها و اقدامات کمک کنند.
ابزارهای زیر بخشی از مهمترین «ابزارهای تفکر سیستمی» هستند:
برای آشنایی بیشتر با این ابزارها به مقاله «ابزارهای تفکر سیستمی و گفتگو» مراجعه کنید.
کهن الگوهای سیستمی
اگرچه مسایلی که با آنها مواجه هستیم تفاوتهای زیادی با هم دارند، الگوهای مشابهی در بعضی از آنها دیده میشود. وجود این الگوهای مشابه، نشاندهنده روشهای تصمیمگیری و ساختارهای مشابهی است که این الگوها را تولید میکنند. از طرف دیگر، ریشههای این مسایل معمولا پنهان هستند و در طی زمان نشانههای مختلفی از آنها دیده میشود.
کهن الگوهای سیستمی بعضی از ساختارها و روشهای تصمیمگیری متداول و چگونگی عملکرد آنها را نشان میدهند. با استفاده از این الگوها میتوانیم با دیدن نشانههای مسایل، به ساختارهای شکلدهنده آنها پی ببریم و با اصلاح این ساختارها، موثرترین روشها را برای حل این مسایل به کار ببریم. توجه به این نکته ضروری است که این الگوها، صرفا مبنای اولیهای برای تشخیص هستند و برای هر مساله، عوامل و روابط دیگری که در آن مساله خاص اثر گذار هستند، باید در نظر گرفته شوند.
بعضی از کهن الگوهای سیستمی عبارتند از:
- کهن الگوی درمانهای بدتر از درد
- کهن الگوی انتقال فشار از راه حل اساسی به راهحل موقت
- کهن الگوی انتقال فشار به مداخلهگر
- کهن الگوی تنزل اهداف
- کهن الگوی تشدید رقابت
- کهن الگوی موفقیت برای موفق
- کهن الگوی محدودیت رشد
- کهن الگوی رشد و سرمایهگذاری ناکافی
- کهن الگوی تراژدی منابع مشترک
مجموعه مقالات «کهن الگوهای سیستمی در مدرسه» به مطالعه این الگوها در فضای مدرسه و آموزش و پرورش پرداخته است.
برای آشنایی بیشتر به مقاله «کهن الگوهای سیستمی» مراجعه کنید.
برای آشنایی با کاربردهای کهن الگوهای سیستمی در حوزه آموزش و پرورش به مقاله «کهن الگوهای سیستمی در مدرسه» مراجعه کنید.
تفکر سیستمی به عنوان یک پارادایم فکری
تفکر سیستمی یک «پارادایم فکری» است که جهان را به صورت سیستمهایی به هم پیوسته و در هم تنیده میبیند و به شناخت بهتر مسایلی که با آنها مواجه هستیم و تصمیمگیری بهتر در مورد آنها کمک میکند.مکاتب تفکر سیستمی
«دینامیک سیستمها» یکی از مکاتب تفکر سیستمی است که ابزارهای موثری برای مدلسازی سیستمهای اقتصادی و اجتماعی و یافتن موثرترین اقدامها برای تغییر در این سیستمها ارایه کرده است.تفکر سیستمی و نظریه ساختمان سیستم
یکی از مهمترین مبانی تفکر سیستمی این است که: این «ساختار سیستم» است که «رفتار سیستم» را شکل میدهد. به این ترتیب، مکاتب مختلف تفکر سیستمی به دنبال معرفی یک «نظریه ساختمان سیستم» هستند که با کمک آن بتوانیم فهم بهتری نسبت به چگونگی کارکرد سیستمها پیدا کنیم.
«نظریه ساختمان سیستم» در دینامیک سیستمها، روشی موثر برای فهم ساختار سیستمها و ارتباط برقرار کردن بین «ساختار سیستم» و «رفتار سیستم» ارایه میکند.
- «سیستم بسته» که در آن متغیرهای درون «مرز سیستم»، بدون وابستگی به «عوامل خارجی»، «رفتار سیستم» را ایجاد میکنند.
- «حلقه بسته» به عنوان المان اصلی شکل دهنده سیستم.
- «متغیرهای حالت» که مبنای شکل گیری «حلقه بسته» هستند.
- «متغیرهای نرخ» که «حلقه بسته» را کامل میکنند و شامل چهار بخش هستند:
- «هدف» به عنوان یکی از اجزای تشکیل دهنده «نرخ»
- «وضع موجود» که «هدف» با آن مقایسه میشود
- «اختلاف» بین «هدف» و «وضع موجود»
- «اقدام» ناشی از این «اختلاف»
- «حلقه بسته» به عنوان المان اصلی شکل دهنده سیستم.
برای آشنایی بیشتر به مقاله «نظریه ساختمان سیستم» مراجعه کنید.
تفکر سیستمی در «سازمان یادگیرنده»
پیتر سنگه در اثر ماندگار خود با نام «پنجمین فرمان» پنج فرمان برای شکلگیری «سازمان یادگیرنده» را معرفی میکند:
به گفته سنگه، تفکر سیستمی پنجمین فرمان برای شکلگیری سازمان یادگیرنده است که ارتباط و یکپارچگی بین چهار فرمان دیگر را نیز شکل میدهد.
چارچوب مباحث حوزه تفکر سیستمی
تفکر سیستمی در ارتباط تنگاتنگ با مباحث دیگری است که در این چارچوب به آنها اشاره شده است:- «اصالت» و اهداف و ارزشهای اصیل
- مدل ذهنی مبتنی بر «تفکر درونزا»
- مهارتهای عاطفی
- مهارتهای اجتماعی
- مدلهای ذهنی
- چشم انداز مشترک
- گفتگو
- کار تیمی
- «تصمیمگیری» و «برنامهریزی» برای «اقدام»